علمدار313

  • تماس  
  • ورود 

حذف بانوی قهرمانی که مورد تقدیر رهبری قرار گرفت

08 بهمن 1393 توسط اباذري

سمیه حیدری قهرمان پنج دوره از مسابقات کشوری جودو و نایب قهرمان کوراش بازی های داخل سالن آسیا که پس از کسب مدال با چادر بر روی سکوی قهرمانی ایستاد و با ارسال نامه ای از دفتر مقام معظم رهبری مورد تقدیر قرار گرفت ، مجدد این اقدام شایسته بانوی قهرمان توسط رهبر معظم انقلاب در دیدار با قهرمانان مسابقات آسیایی و پارا آسیایی مورد تمجید قرار گرفت.

رهبر معظم انقلاب در این دیدار گفتند : آن خانم جوانی که با چادر میرود روی سکوی قهرمانی، نشان میدهد که در مقابل هجمه‌های قابل رؤیت و غیر قابل رؤیت که به این‌چنین کاری در دنیا از سوی مراکز ضدّ فرهنگ و ضدّ دین و ضدّ عصمت و پاکیزگی صورت میگیرد، مقاوم است، این خانم یک شخصیتی از خود نشان میدهد؛ یعنی در واقع ملّت خود را معرّفی میکند

اما این بانوی قهرمان ارزشی ایران اسلامی طبق تصمیم مسئولین فدراسیون جودو حق شرکت در بازی های ملی و بین المللی را ندارد و روزگار را درخانه سپری می کند.

دلیل حذف سمیه حیدری از مسابقات ملی و بین المللی

ماجرا از آنجایی شروع می شود که سمیه حیدری اولین مدال‌آور بانوان ایران در مسابقات کوراش قهرمانی جهان پس از کسب مدال و بازگشت به کشور در گفتگو با تابش کوثر از بی تدبیری مسئولان فدراسیون جودو انتقاد کرد و گفت که برای مسابقات جهانی مسئولان فدراسیون جودو ساعت دو نصف شب به وی اطلاع دادند که باید حدود ۳۰۰ دلار همراهش باشد تا بتواند هزینه غذا ، وزن کشی و… پرداخت کند

این بانوی قهرمان بیان کرد که ساعت ده صبح به ترکیه رسیدند و تا ساعت دو بعد از ظهر و درست یک روز قبل از برگزاری مسابقات ، مسئولین ، ورزشکاران را به بازار گردی بردند و بعد از چند ساعت که به هتل رسیدند ، از سرما نمی توانستند در اتاق بمانند و یک ساعت هم برای درست شدن سیستم گرمایشی اتاق هتل انتظار کشیدند

اعزام به مسابقات آسیایی بدون مربی و پزشک

نایب قهرمان مسابقات کوراش داخل سالن آسیا با انتقاد از اینکه به همراه ۲۳ مرد بدون مربی و پزشک برای مسابقات اعزام شده بود عنوان کرد : مکرر از فدراسیون جودو خواستم که اجازه بدهند با هزینه خودم مربی ام همراهم باشد که اجازه ندادند ؟در کجای عالم ورزشکاری را بدون مربی و پزشک و حراست به مسابقات اعزام می کنند در مقابل بازیکن کره ای که به دلیل ناداوری بازی را به وی واگذار کردم به همراه چهار مربی آمده بود ، از سمت فدراسیون جودو هیچ حمایتی نشدم به طوری که حتی مسئولین فدراسیون جودو برای کسب مدال هیچ تبریکی به من نگفتند و تنها جایی که بنده را حمایت کردند مقام معظم رهبری بود که من این دو مدالم را به رهبر معظم انقلاب تقدیم کردم

می گفتند خانمها و آقایان باید با هم بسکتبال بازی کنند!

باتوجه به بی اعتنایی مسئولین به این مشکلات ، وی در گفتگو با اصحاب رسانه پرده ی دیگری از بی لیاقتی مسئولین فدراسیون جودو برداشت و عنوان کرد : در مسابقات ازبکستان که رفته بودیم. برای گرم کردن، بازیکنان تیم را به دو دسته تقسیم کردند؛ آقایان و خانمها. می گفتند خانمها و آقایان باید با هم بسکتبال بازی کنند!،من در آن شرایط مرتب خودم را کنار می کشیدم چون من اهل اینجور تمرینها نبودم. در آن موقع که من خودم را کنار می کشیدم با من برخورد می کردند که چرا درست تمرین نمی کنم.در مسابقات کره جنوبی که رفتیم شرایط همین جوری بود. یکی از آقایان به حالت مسخره گفته بود حالا خانم حیدری می خواهد با چادر تمرین کند؛ که البته من نشنیده گرفتم. بعد یک نفر را آوردند و به من گفتند باید بروید با این آقا تمرین کنید. من گفتم این کار را نمی کنم، گفتند اجبار است. من در آن لحظه تنها کاری که می توانستم انجام دهم این بود که سالن را ترک کنم.

مخالفت فدراسیون جودو با اقدام ارزشی که مورد تقدیر رهبر معظم انقلاب قرارگرفت

وی همچنین درباره مخالفت مسئولین فدراسیون جودو با اقدامی که پس از چند سال مجددا مورد تقدیر رهبر معظم انقلاب قرار گرفت به اصحاب رسانه گفته بود که بعد از ۲۰ دقیقه ، مسؤولان تشریفات کره جنوبی قبول کردند تا حیدری بتواند با چادر بر روی سکو برود که بعد از انجام این کار ارزشی، مسئولان ایرانی در هتل جلسه ای برگزار کرده و به وی گفتند: این کار شما، برای ما خیلی بد شده است و فدراسیون جودو را زیر سؤال بردید! بعد هم نامه ای زدند به مسؤولین کره جنوبی و گفتند که این خانم نمی دانسته که نباید با چادر شرکت می کرده است! بعد از آن قرار شد در مراسم اختتامیه شرکت کنم که به من گفتند اگر قرار است با چادر بیایی اصلا شرکت نکن!

حذف سمیه حیدری از مسابقات ملی و بین المللی

مسئولان فدراسیون جودو به جای پاسخگویی و رفع مشکلات ، شروع به حذف این بانوی قهرمان ارزشی از مسابقات ملی و بین المللی کردند که در اولین اقدام میری نایب رئیس بانوان فدراسیون جودو در ساعت دوازده نصف شب در محل برگزاری مسابقات کشوری با تشکیل جلسه ای سمیه حیدری و خواهرش را از مسابقات کشوری حذف کرد و باعث شد که این بانوی قهرمان تحت فشار عصبی راهی بیمارستان شود

اما مسئولین فدراسیون جودو باظاهری قانونگرا به توجیه عمل خود پرداختند و پاسخی را در فضای مجازی منتشر کردند که با توجه به ناقص بودن و اشاره نکردن به تمرین مختلط و محدودیت های حجاب برای این بانوی قهرمان و جوابیه مستند سمیه حیدری که در اختیار اصحاب رسانه قرار گرفت و همه را نسبت به آنچه اتفاق افتاده آگاه ساخت ، رئیس و نایب رئیس فدراسیون جودو به حراست وزارت ورزش رفتند که مسئولین وزارت از طرفین دعوت به همکاری کردند و از سمیه حیدری خواستند که با اصحاب رسانه مصاحبه نکند تا به صحنه ورزش برگردد و مشکلاتش بر طرف شود که این بانوی قهرمان به قولش وفا کرد اما وزارت ورزش به وعده اش عمل نکرد و سکوت شش ماهه سمیه حیدری دستاوردی جز حذف از مسابقات لیگ کشور و اعزام نشدن به مسابقات بین المللی نداشت.

حال مسئولان وزارت ورزش از جمله خانم شهریان معاون امور بانوان وزارت ورزش و جوانان باید پاسخگو باشند که چرا به مشکلات این بانوی ارزشی که چند مرتبه مورد تقدیر رهبر معظم انقلاب قرار گرفت ، رسیدگی نکردند و کار را به جایی رساندند که وی از تمرین دست بردارد و خانه نشین شود

مسئولان پاسخ دهند که با توجه به مدال اوری چشمگیر بانوان در رشته های مختلف در اینچئون ، چرا از رشته جودو نماینده ای از بانوان را به این مسابقات اعزام نکردند و محدودیت اعزام نفرات را برای این رشته ترتیب اثر دادند و حداقل سمیه حیدری که از سه اعزام به مسابقات برون مرزی ، دو مدال با ارزش را از جمله اولین مدال‌ بانوان ایران در مسابقات کوراش قهرمانی جهان در کارنامه خود به ثبت رسانده به مسابقات آسیایی اینچئون اعزام نشد ؟

دلیل حمایت وزیر ورزش از مسئولین جودو که ضعیف ترین نتیجه را در اینچئون داشتند و حتی نتوانستند یک مدال را هم کسب کنند ، چیست ؟ مگر آقای گودرزی نگفتند که از جودو گله دارند پس چرا کاری نکردند یا شاید نمی توانند کاری کنند ؟

چرا شخصی بی لیاقت باید در تیم ملی فوتبال امید در اینچئون مسئولیت داشته باشد و با اتهام آزار به یک خانم خارجی از سوی پلیس کره جنوبی تحت پیگرد قانونی قرار بگیرد و آبروی ایران اسلامی را در سطح بین المللی ببرد

و اخیرا چگونه دختران بی حجاب توانسته اند به اتوبوس ملی پوشان در استرالیا رفته و عکس سلفی بگیرند و چرا با بازیکنانی که نماینده ایران اسلامی در خارج از کشور بوده اند و با در آغوش گرفتن دختران با آنها عکس گرفتند ، برخوردی نمی شود ، باید با این بازیکنان خاطی برخورد شود زیرا آنها نمایندگان ایران اسلامی هستند ؟ این بازیکنان لباس تیم ملی را از تنشان بیرون بیاورند و به عنوان نماینده ایران در خارج از کشور نباشند آنوقت هر غلطی خواستند انجام بدهند

با توجه به بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب که گفتند :"از تخلّفاتِ قانونی بشدّت پرهیز بشود؛ چه تخلّفات بین‌المللی، چه تخلّفات قانونی مربوط به داخل کشور. این‌جور نباشد که معنای قهرمان‌محوری در ورزش این باشد که هر تخلّفی شد، نادیده گرفته بشود؛ نه، تخلّف تخلّف است؛ از بالا تا پایین؛ مسئولین و غیر مسئولین، زبدگان و غیر زبدگان، قهرمانان علمی و قهرمانان ورزشی و قهرمانان صنعتی و قهرمانان سیاسی و هرکدامشان وقتی تخلّف کردند، باید مثل تخلّف با آن برخورد بشود. سهل‌انگاری و سست‌انگاری در مسائل ورزش هیچ صلاح نیست” از وزیر ورزش انتظار می رود که با این تخلفات به صورت جدی برخورد کنند.

منبع: رجا نیوز

 نظر دهید »

همسایه خوب ما

07 بهمن 1393 توسط اباذري

حوزه ی ما در جوار حرم مطهر امامزاده زید علیه السلام واقع شده است. ما هر روزی که به حوزه میرویم اول به ایشان سلام میدهیم و عرض ارادت میکنیم.

نسب شریف ایشان به این قرار است:

زید بن نوح بن علی بن عیسی بن یحیی بن حسین بن زید بن علی بن بن حسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام


 3 نظر

شهیدی که مانند حضرت یوسف(ع) از معرکه گناه فرار کرد

07 بهمن 1393 توسط اباذري

خود شهید به من گفت: از هنگامی که این ترک گناه را انجام داده ام، چنان شور و حالی در نماز به من دست می دهد که تا قبل از این در من چنین حالاتی وجود نداشت و گویا لبخند خداوند را در برابر آن اتفاق به وضوح می بینم.

به گزارش خبرنگار اعزامی «خبرگزاری دانشجو» از مناطق عملیاتی، حسین خیری در جمع خادمین شهدای سازمان بسیج دانشجویی خراسان رضوی با بیان اینکه باید شهدا را شناخت تا از کرامات و شجاعت های آنها حرف زد، گفت: در حقیقت باید برخوردهای اخلاقی شهدا با خانواده و اجتماع را بشناسیم تا بتوانیم به حقیقت رسیدن آنها به چنین منزلتی پی ببریم.

وی ادامه داد: خواندن وصیت نامه های شهدا می تواند راهی برای رسیدن شما به کانال های موفقیت در زندگی باشد، به نحوی که دانشجویانی که در سفر راهیان نور به این رفتار عمل کرده اند تعهدات جدیدی در زندگی خود با خداوند و خانواده ایجاد کردند.

این راوی دفاع مقدس تعمق کردن به نسبت زندگی و خداوند را دارای اهمیت دانست و خاطر نشان کرد: روزی سلمان و ابوذر به میزان عبادت های خود در پیشگاه رسول خدا (ص) اعتراف می کردند. رسول خدا از سلمان پرسیدند تو در این ساعات چگونه عبادت کردی؟ سلمان گفت من تعداد زیادی از آیات قرآن را تلاوت کردم و چیزی حدود دو جز از قرآن را توانستم در این ساعات بخوانم، ابوذر در پاسخ به پیامبر (ص) گفت من چند آیه قرآن را مدام نگاه می کردم و نسبت به آنها تعمق و فکر قوی داشتم، به نحوی که می خواستم بدانم دلیل آوردن این آیات از سوی خداوند چیست؟ رسول خدا خطاب به آن دو فرمودند حضرت ابوذر بسیار مهمتر و عبادتش در درگاه خداوند مقبول تر واقع شده است زیرا تفکر در خصوص خداوند و حقانیت ایجاد جهان بسیار بالاتر از قرائت آیات قرآنی است.

خیری در ادامه با بیان اینکه من و دوستانم چهار نفر بودیم که به جبهه حق علیه باطل اعزام شدیم، گفت: از میان آن چهار نفر دو نفر به شهادت رسیدند. من و یکی دیگر از دوستان باقی ماندیم که اکنون که آن یکی به رحمت خدا رفته. این را می فهمم که چه خسرانی در دوران دفاع مقدس نصیب بازماندگان این جهاد فی سبیل الله شد.

این روای با بیان اینکه بهشت را به بها می دهند نه بهانه گفت: از میان ما چهار نفر شهید جواد نوقانی دارای خاطرات بسیاری است که اتفاقات صورت گرفته در زندگی این شهید، همیشه مرا را به تفکر وا می دارد.

وی ادامه داد: هنگامی که من نامه قبولی خود در ارتش را به جواد نشان دادم، او این برگه را پاره کرد و گفت ارتش اکنون فضای مناسبی برای حضور تو ندارد و با هم ثبت نام پایگاه بسیج را انجام و به جبهه اعزام شدیم.

خیری متذکر شد: در آن زمان من ازدواج کرده و دو فرزند داشتم، اما شهید نوقانی مجرد بود و این مرا آزار می داد، به نحوی که وارد عمل شده و او را برای ازدواج مجبور کردم. آنچه برای من جالب توجه است این بود که وی در برابر اصرار مادرش حاضر به عقد دختری که آنها انتخاب کرده بودند، شد، اما در جبهه راز این عقد را برملا کرد و به من فهماند که در حقیقت آن دختر را عقد نکرده و چون می داند در این عملیات به شهادت می رسد حاضر به بلاتکلیف کردن یک فرد دیگر نسبت به خود نیست.

این راوی دفاع مقدس با بیان اینکه در زندگی اگر بتوانیم در برابر گناه ها فرار کنیم خداوند درجات عبادات ما را بالاتر می برد، گفت: شهید نوقانی هنگامی که برای زیارت حضرت معصومه (س) به قم رفته بود از طرف یکی از دوستانش جهت اسکان به خانه ای دعوت می شود. هنگامی که وی وسایلش را در طبقه بالای خانه قرار می دهد، می بیند دوستش به سرعت از خانه بیرون رفته و پس از مدتی باز می گردد و می گوید من خانمی را جهت حضور با ما در خانه به اینجا دعوت کرده ام. در این هنگام شهید نوقانی برافروخته شده و می گوید ما برای زیارت حضرت معصومه (س) به اینجا آمده ایم و در حقیقت رزمنده هستیم. تو چگونه این کار را انجام داده ای. دوست وی خطاب به جواد می گوید عیبی ندارد، بناست یک بار این کار را انجام بدهیم و پس از آن توبه می کنیم ،مطمئن باش مشکلی پیش نخواهد آمد .شهیدنوقانی قبل از آنکه اجازه دهد حرف های دوستش به پایان رسد، در حالی که خود را نمی شناسد و بسیار نگران و مضطرب است، از پله ها بالا می رود . وسایلش را برمی دارد و در حالی که مدام امام زمان را بلند صدا می زند، از خانه تا راه آهن با گریه فرار می کند.

خیری ادامه داد: شهید نوقانی خود به من گفت از هنگامی که این ترک گناه را انجام داده ام، چنان شور و حالی در نماز به من دست می دهد که تا قبل از این در من چنین حالاتی وجود نداشت و گویا لبخند خداوند را در برابر آن اتفاق به وضوح می بینم. شهید نوقانی مانند حضرت یوسف (ع) از محفل گناهی که برای او در منزلی ترتیب داده بودند، آنچنان فرار کرد که به گفته خودش پرده‌های حجاب میان او و خداوند کنار رفت و به فیض شهادت نائل شد.

این راوی دفاع مقدس درپایان با بیان اینکه ترک گناه احترام والدین و خوش خلقی با آنان و خواندن نماز اول وقت راه های به سعادت رسیدن هر جوانی است، خاطر نشان کرد: در عملیات آخر میان من و شهید نوقانی قرعه کشی شد که کدام یک به عقب بازگردیم، زیرا شهید نوقانی باید برای انجام مراسمات پس از عقد به خانه برمی گشت و من نیز باید همسر بیمارم را جویا می شدم. در هر سه بار قرعه کشی نام من به عنوان کسی که باید بازگردد بیرون آمد و در هنگام خداحافظی شهید نوقانی به من گفت من می دانم که از این عملیات جان سالم به در نمی برم و به شهادت می رسم و به همین دلیل آن دختر مورد نظر خانواده ام را به عقد رسمی خود در نیاورده تا او بلاتکلیف من نباشد. هنگامی که من در منزل بودم خبر شهادت شهید نوقانی با تعداد بسیاری تیر که از نوک پا تا فرق سر او به عنوان تیر خلاصی زده شده بود، به ما رسید و من فهمیدم اگر انسان در راه خدا باشد، خداوند از اتفاقات آینده به او خبر می دهد.

منبع: خبرگذاری دانشجو


 نظر دهید »

گياهی هزاران ساله برای رفع خستگی

07 بهمن 1393 توسط اباذري

خستگي صرفنظر از اينكه عصبي يا جسمي باشد، معمولا از عادات بد زندگي يا مشكلات سلامتي مانند كم خوابي، تغذيه نادرست، چاقي، آلرژي، سرطان يا به طور كلي هر نوع عفونتي نشات مي گيرد. براي رفع خستگي بايد در وهله اول با علت مشكل مقابله كرد اما مي توان از بعضي مواد طبيعي نيز كمك گرفت.

سنبل الطيب و خواب از هزاران سال پيش ارتباط نزديكي با هم داشته اند چنانكه پزشكان در يونان باستان به كاربرد اين گياه براي رفع بي خوابي توصيه مي كردند. در زمان جنگ جهاني اول بسياري از سربازان براي تسكين حالات عصبي در پي بمباران از اين گياه كمك مي گرفتند.

گرچه تحقيقات به طور كامل تاثير سنبل الطيب را در رفع كم خوابي تاييد نمي كنند اما بعضي از آنها نشان مي دهد كه اين گياه مي تواند احساس بهبود خواب و كاهش خستگي را در پي داشته باشد. البته به نظر مي رسد در مورد ديگر مسائل خواب از جمله زمان به خواب رفتن، مدت خواب، تكرر بيدار شدن هاي شبانه و… تاثير چشمگيري نداشته باشد.

نحوه مصرف

براي بهره مندي از خواص سنبل الطيب، 2 تا 3 گرم از ريشه خشك آن را به مدت 5 تا 10 دقيقه در 15 سانتي ليتر آب جوش دم كرده و 30 دقيقه قبل از خواب ميل كنيد. در صورتي كه از ناراحتي هاي عصبي رنج مي بريد، اين دمنوش را تا 5 بار در روز استفاده نماييد. همچنين برخي منابع تاكيد مي كنند كه اغلب بايد مصرف گياه را به مدت 2 تا 4 هفته به خصوص در مورد بي خوابي مزمن ادامه داد. روش ديگر استفاده از سنبل الطيب اين است كه 100 گرم ريشه خشك آن را در 2 ليتر آب جوش دم كرده و در آب گرم حمام ريخت و پوست را ماساژ داد.

احتياط ها و موارد منع مصرف

به خاطر تاثير مسكن و آرام بخشي سنبل الطيب از رانندگي يا كار با دستگاه هاي خطرناك پس از مصرف اين گياه بپرهيزيد.

در صورت مصرف نادرست در بعضي افراد ممكن است باعث ناراحتي گوارشي خفيف و موقت شود. همچنين زياده روي در دوز توصيه شده مي توانند باعث خواب آلودگي گردد.

كودكان، خانم هاي باردار و شيرده نبايد از اين گياه استفاده كنند.

تاثيرات سنبل الطيب همراه با مصرف ديگر گياهان مسكن مانند بابونه، بادرنجبويه و… افزايش مي يابد.

منبع : خبرگذاری دانشجو


 نظر دهید »

وقتی علامه به زیباترین دختر عرب نه گفت!

04 بهمن 1393 توسط اباذري

از علامه جعفری می پرسند چی شد که به این کمالات رسیدی ؟!

 

ایشان در جواب خاطره ای از دوران طلبگی تعریف میکنند و اظهار میکنند که هر چه دارند از کراماتی ست که بدنبال این امتحان الهی نصیبشان شده :

«ما در نجف در مدرسه صدر اقامت داشتیم . خیلی مقید بودیم که ، در جشن ها و ایام سرور ، مجالس جشن بگیریم ، و ایام سوگواری را هم ، سوگواری می گرفتیم ، یک شبی مصادف شده بود با ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) اول شب نماز مغرب و عشا می خواندیم و یک شربتی می خوردیم آنگاه با فکاهیاتی مجلس جشن و سرور ترتیب می دادیم . یک آقایی بود به نام آقا شیخ حیدر علی اصفهانی ، که نجف آبادی بود ، معدن ذوق بود . او که ، می آمد من به الکفایه ، قطعا به وجود می آمد جلسه دست او قرار می گرفت .

آن ایام مصادف شده بود با ایام قلب الاسد (10 الی 21 مرداد ) که ما خرما پزان می گوییم نجف با 25 و یا 35 درجه خیلی گرم می شد . آنسال در اطراف نجف باتلاقی درست شده بود و پشه های بوجود آمده بود که ، عربهای بومی را اذیت می کرد ما ایرانیها هم که ، اصلا خواب و استراحت نداشتیم . آنسال آنقدر گرما زیاد بود که ، اصلا قابل تحمل نبود نکته سوم اینکه حجره من رو به شرق بود . تقریبا هم مخروبه بود . من فروردین را در آنجا بطور طبیعی مطالعه می کردم و می خوابیدم . اردیبهشت هم مقداری قابل تحمل بود ولی دیگر از خرداد امکان استفاده از حجره نبود . گرما واقعا کشنده بود ، وقتی می خواستم بروم از حجره کتاب بردارم مثل این بود که وردست نان را از داخل تنور بر می دارم ، در اقل وقت و سریع !

با این تعاریف این جشن افتاده بود به این موقع ، در بغداد و بصره و نجف ، گرما ، تلفات هم گرفته بود ، ما بعد از شب نشستیم ، شربت هم درست شد ، آقا شیخ حیدر علی اصفهانی که ، کتابی هم نوشته بنام « شناسنامه خر » آمد. مدیر مدرسه مان ، مرحوم آقا سید اسماعیل اصفهانی هم آنجا بود ، به آقا شیخ علی گفت : آقا شب نمی گذره ، حرفی داری بگو ، ایشان یک تکه کاغذ روزنامه در آورد . عکس یک دختر بود که ، زیرش نوشته بود « اجمل بنات عصرها » « زیباترین دختر روزگار » گفت : آقایان من درباره این عکس از شما سوالی می کنم . اگر شما را مخیر کنند بین اینکه با این دختر بطور مشروع و قانونی ازدواج کنید - از همان اولین لحظه ملاقات عقد جاری شود و حتی یک لحظه هم خلاف شرع نباشد - و هزار سال هم زندگی کنید . با کمال خوشرویی و بدون غصه ، یا اینکه جمال علی (ع) را مستحبا زیارت و ملاقات کنید . کدام را انتخاب می کنید . سوال خیلی حساب شده بود . طرف دختر حلال بود و زیارت علی (ع) هم مستحبی .

گفت آقایان واقعیت را بگویید . جا نماز آب نکشید ، عجله نکنید ، درست جواب دهید. اول کاغذ را مدیر مدرسه گرفت و نگاه کرد و خطاب به پسرش که در کنارش نشسته بود با لهجه اصفهانی گفت : سید محمد! ما یک چیزی بگوئیم نری به مادرت بگوئی ها؟

معلوم شد نظر آقا چیست؟ شاگرد اول ما نمره اش را گرفت! همه زدند زیر خنده. کاغذ را به دومی دادند. نگاهی به عکس کرد و گفت: آقا شیخ علی، اختیار داری، وقتی آقا (مدیر مدرسه) اینطور فرمودند مگر ما قدرت داریم که خلافش را بگوئیم. آقا فرمودند دیگه! خوب در هر تکه خنده راه می افتاد. نفر سوم گفت : آقا شیخ حیدر این روایت از امام علی (ع) معروف است که فرموده اند « یا حارث حمدانی من یمت یرنی » (ای حارث حمدانی هر کی بمیرد مرا ملاقات می کند) پس ما انشاالله در موقعش جمال علی (ع) را ملاقات می کنیم! باز هم همه زدند زیر خنده، خوب ذوق بودند. واقعا سوال مشکلی بود. یکی از آقایان گفت : آقا شیخ حیدر گفتی زیارت آقا مستحبی است؟ گفتی آن هم شرعی صد در صد؟ آقا شیخ حیدر گفت : بلی گفت : والله چه عرض کنم (باز هم خنده حضار )

نفر پنجم من بودم. این کاغذ را دادند دست من. دیدم که نمی توانم نگاه کنم، کاغذ را رد کردم به نفر بعدی، گفتم : من یک لحظه دیدار علی (ع) را به هزاران سال زناشویی با این زن نمی دهم. یک وقت دیدم یک حالت خیلی عجیبی دست داد. تا آن وقت همچو حالتی ندیده بودم. شبیه به خواب و بیهوشی بلند شدم. اول شب قلب الاسد وارد حجره ام شدم، حالت غیر عادی، حجره رو به مشرق دیگر نفهمیدم، یکبار به حالتی دست یافتم. یک دفعه دیدم یک اتاق بزرگی است یک آقایی نشسته در صدر مجلس، تمام علامات و قیافه ای که شیعه و سنی درباره امام علی (ع) نوشته در این مرد موجود است. یک جوانی پیش من در سمت راستم نشسته بود. پرسیدم این آقا کیست؟ گفت : این آقا خود علی (ع) است، من سیر او را نگاه کردم. آمدم بیرون، رفتم همان جلسه، کاغذ رسیده دست نفر نهم یا دهم، رنگم پریده بود. نمی دانم شاید مرحوم شمس آبادی بود خطاب به من گفت : آقا شیخ محمد تقی شما کجا رفتید و آمدید؟ نمی خواستم ماجرا را بگویم، اگر بگم عیششون بهم می خوره، اصرار کردند و من بالاخره قضیه را گفتم و ماجرا را شرح دادم، خیلی منقلب شدند. خدا رحمت کند آقا سید اسماعیل ( مدیر ) را خطاب به آقا شیخ حیدر گفت : آقا دیگر از این شوخی ها نکن، ما را بد آزمایش کردی. این از خاطرات بزرگ زندگی من است».

منبع: روضه نیوز

 2 نظر
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

علمدار313

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • ولایت پذیری
  • کمی درد و دل
  • در محضر بزرگان
  • سیاسی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس